✍️دید گاه شخصی محمد حسین ادیب؛ سواد : جزئی
یک - اشکال اقتصاد دانان ایران این است که ٩٩ درصد آنها حسابداری نمی دانند و یک اقتصاددان اگر «حسابداری مدیریت » نداند نمی تواند «شرکتی » فکر کند.
دو- یک اقتصاد دان وقتی در یک شرکت می تواند مفید باشد که بتواند بگوید تحلیل های او روی «تراز نامه شرکت »چه تاثیری دارد در غیر این صورت ، مطالب اش برای شرکت مفید نخواهد بود .
سه - فعال اقتصادی موفق «جزئی محور » است یعنی هر حرف کلی را با یک چک لیست « صد تائی » همراه می کند ، با حرف های کلی نمی توان پول در آورد .
چهار - پول در جزئیات است ، آدم های ناموفق «جزئی محور» نیستند .
پنج - در فضای مجازی ایران ، آهنگ غالب این است که پولدار ها همه دزد اند، آدم های موفق اگر «جزئی محور »نباشند پولدار باقی نمی مانند .
شش - فقط کسی می تواند « جزئی محور » باشد که حسابداری مدیریت بداند و ٩٩ درصد اقتصاد دانان ایران چون « حسابداری مدیریت » نمی دانند نمی توانند « جزئی محور » باشند یعنی نمی توانند به یک شرکت کمک کنند تا برای حرف های خود در تراز نامه « شاهد » بیاورند لذا ارتباط شرکتهای ایرانی با ٩٩ درصد اقتصاد دانان قطع است . تلاشی هم برای یاد گیری حسابداری نشان نمی دهند .
هفت - کسی که وارد بورس میشود باید کمی حسابداری بداند تا بتواند سهم خوب را از سهم بد تمیز دهد و ٩٩ درصد نمی دانند لذا به سراغ تحلیل تکنیکال می روند ، تحلیل تکنیکال لازم است ولی جایگزین فهم حسابداری از بورس نمیشود.
هشت - متخصص « حسابداری مدیریت » تیم تحقیق محمد حسین ادیب« حق وتو »دارد اگر مقاله ای را تأیید نکند آن مقاله منتشر نمیشود. خوانندگان گاه می بینند ده روز مقاله ای در کانال درج نمیشود این زمانی است که ایشان به مرخصی رفته اند ولی بقیه هستند.
نه -برای دانستن حسابداری مدیریت ، حداقل باید مفهوم « بدهی جاری » و « دارائی جاری » را دانست .
ده - اگر مفهوم بدهی جاری و دارایی جاری را ندانید ممکن است به جای اینکه سهم بخرید بدهی شرکت را بخرید و « تحلیل تکنیکال » این را نشان نمی دهد .
یازده - در ٢5٩ شرکت بورسی از 5٠6 شرکت مورد بررسی ما ، بدهی جاری به دارائی جاری کمتر از صد در صد است اما در بقیه شرکتها این نسبت بالای صد در صد است یعنی در ٩٩ درصد موارد شما دارید به شکل خنده داری بدهی آن شرکت را می خرید ، در ده شرکت بورسی مثل هلدینگ ... بدهی جاری بیش از دارائی جاری عیب که نیست حسن هم هست اصلا شما باید این بدهی را بخرید ، اما استثنایی است که قاعده کلی را ثابت میکند .
دوازده - میلیون بار در فضای مجازی از محمد حسین ادیب انتقاد شده که وقتی شاخص ٣٠٠ هزار بود می گفت حباب است و هنوز نیز می گوید حباب است .
سیزده - شرکتهایی که بدهی جاریشان بیشتر از دارائی جاری شان است اگر همه شان با ده استثنا ، پول شان را روی هم بگذارند نمی تواند یک بسته سیگار بخرند با صراحت تکرار میشود سهام اینها حبابی است ، بنده از فضای مجازی به خاطر یک اشتباه عذر خواهی می کنم وقتی شاخص ٣٠٠ هزار بود گفته می شد سهام اینها حبابی است و من باید وقتی شاخص کمتر بود این مطلب را می گفتم ، از این اشتباه عذرخواهی میشود .
چهارده - اما چهل شرکت بورسی ٨٠ درصد سود خالص بورس پس از کسر مالیات را پوشش می دهند اینها شرکتهای « آینده دار » بورسی است و حبابی نیستند .
پانزده - مطالب کانال در خصوص بورس نباید بگونه ای باشد که این چهل شرکت تضعیف شوند و تا کنون نیز نبوده است ، در کانال تا کنون مطلبی که به تضعیف ٨٠ درصدی ها منجر شود طرح نشده است منتهی فرد باید کمی حسابداری بداند تا شاخص های تایید کننده ما را درک کند .
شانزده - پاسخ دادن به کسانی که می گویند شاخص وقتی ٣٠٠ هزار بود من می گفتم حبابی است مستلزم این است که صورت های مالی شرکتهایی که بر روی هم همه شان با ده استثنا ، اگر پول هایشان را روی هم بگذارند نمی توانند « یک بسته سیگار » بخرند نقد شود و این نقد دو اصل در مقاله روز قبل را زیر سئوال می برد که کانال نباید وارد آن شود ، لذا حرف شان جواب دارد اما ما وارد فقره « جواب » نمیشویم اما پاسخ کلی این است که شرکتی که اگر از دارایی جاری اش بدهی جاری اش کم شود «یک بسته سیگار» نمی تواند بخرد در شاخص ٣٠٠ هزار نیز حبابی بوده است .
با تاکید تکرار میشود تحلیل تکنیکال نمی تواند جایگزین تحلیل حسابداری شرکتها شود .