✍️تیم تحقیق محمد حسین ادیب
دلار در دوم مهر 97 به 19200 تومان رسید و اکنون ( در لحظه تهیه گزارش ) قیمت دلار 32 درصد نسبت به دوم مهر 97 کاهش داشته است
قیمت فروش یک نوع یخچال تولید داخل در لحظه تهیه گزارش با دوم مهر 97 مقایسه شد افزایش قیمت 60 درصد بود ( یخچال را می توان به عنوان نشانه مناسبی برای افزایش معدل قیمت تولیدات داخل دانست )
قیمت یک متر مربع مسکن فروش رفته در تهران در شهریور 97 بر اساس گزارش سامانه اطلاعات املاک 8.1 میلیون تومان و در خرداد 98 به 13.3 میلیون تومان افزایش یافته است که گواه 64 درصد افزایش است
نسبت به دوم مهر 97 قیمت دلار 32 درصد کاهش اما قیمت یخچال 60 درصد و مسکن 64 درصد افزایش داشته است
بر اساس قیمت امروز نفت و قیمت امروز دلار در ایران ، در سال 800 هزار میلیارد تومان یارانه انرژی پرداخت میشود در کشور 25 میلیون خانواده وجود دارد یعنی هر خانواده در ماه 2.7 میلیون تومان انرژی دریافت می کند و پول آن را پرداخت نمی کند
آمار دقیقی وجود ندارد ولی احتمالا درآمد 17 میلیون نفر حقوق بگیر کشور بین 2 تا 3 میلیون تومان در ماه است یعنی 17 میلیون نفر از 25 میلیون نفر شاغل ، کم و زیاد معادل حقوق خود، یارانه انرژی دریافت می کنند
درآینده چه چیزی گران میشود ؟
داده های فوق نشان می دهد اگر یک کالا که جنبه حیاتی دارد( مثل ارز ، مسکن ، کالاهای تولید داخل) بیش از حد رشد قیمتی داشت می ایستد تا بقیه کالا ها به آن برسد
اما دو کالای دیگر جنبه حیاتی دارد انرژی و نرخ خدمات دولتی
لذا طی سه سال آینده هیچ چیز به اندازه انرژی و نرخ خدمات دولتی گران نمیشود
اما قسمت تراتژیک قضیه ، این است که وقتی یک کالا یا خدمات از 5 کالا و خدمات حیاتی، افزایش داشت بر 4 کالا و خدمات دیگر تاثیر نزولی دارد یعنی وقتی تولیدات داخلی 60 درصد افزایش یافت ، قیمت دلار تحت فشار نزولی قرار گرفت
افراد آماتور تصور می کنند که در ایران یک کالا یا خدمات می تواند الاابد بیش از سایر بخش ها در اقتصاد افزایش یابد و بقیه اقتصاد نقش تماشاچی را دارد که چنین نیست
شاید منطقی تر این است که وقتی یک کالا یا خدمات حیاتی بیش از بقیه اقتصاد افزایش یافت می ایستد تا بقیه کالاها و خدمات حیاتی به آن برسد اما نوسان دوگانه ای رخ می دهد قیمت کالا و خدماتی که رشد نکرده افزایش می یابد و قیمت کالا یا خدماتی که بیش از نرم اقتصاد افزایش یافته کاهش می یابد تا همه اقتصاد به تعادل نسبی دست یابد و نهایتا (کم و زیاد )هر پنج بخش حیاتی اقتصاد حظ و سهم خود را از تورم برمی دارند
طی سه سال آینده نوبت افزایش قیمت انرژی و خدمات دولتی است ( توجه شود طی سه سال آینده با کوتاه مدت اشتباه نشود ، قرار نیست فردا با این مقاله نوسان قیمتها تحلیل شود 73 درصد قضاوت های خوانندگان کانال از مطالب ما که به دست ما می رسد تحلیل های بلند مدت را با تغییرات سه روزه تا سه ماهه راستی زمائی می کنند )
وقتی همه خانواده ها از دولت ماهانه 2.7 میلیون تومان حقوق به صورت یارانه انرژی دریافت می کنند هر نوع تغییر در آن بر کل اقتصاد اثر دارد
اگر کمک معاش ماهانه 2.7 میلیون تومانی دولت به هر خانواده قطع شود قیمت دلار چه میزان خواهد بود ؟
میلیون ها ایرانی در آینده ( بلند مدت و نه کوتاه مدت ) هزینه به هیچ گرفتن گزاره بالا را با زیان قابل ملاحظه پرداخت حواهند کرد ( درخواست میشود دو ماه دیگر خواستار راستی آزمایی این گزاره نشوید بحث کوتاه مدت نیست )
بحث انرژی مثل بحث سود سپرده است از سال ٩٢ تا آبان ٩6 نقدینگی افرایش می یافت اما دلار گران نمی شد و بعد به مدت کوتاهی آثار رشد نقدینگی بر نرخ دلار ظاهر شد و میلیون ها نفر عمده دارایی خود را به دلار از دست دادند
بحث حذف یارانه انرژی و اثر آن بر ثروت فرد ماهیتی شبیه سپرده بانکی دارد با افزایش نرخ دلار ناگهان ثروت مردم دود شد و به هوا رفت یکبار دیگر این اتفاق با حذف یارانه انرژی رخ می دهد و مثل افزایش نرخ ارز عده ای می گویند چه کسی فکرش را می کرد
@adibmh